در روزهای اخیر، انتشار تصاویری از کاهش شدید ذخایر سد کرج و گزارش‌هایی مبنی بر بحران آب در تهران، نگرانی‌های زیادی در افکار عمومی ایجاد کرده است. اما کارشناسان حوزه آب تأکید می‌کنند که این ماجرا، فراتر از یک بحران طبیعی است و سوءمدیریت، تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف و پروژه‌های پرهزینه در پس پرده این ماجرا نقش دارند.

پشت‌پرده تبلیغات کمبود آب و تصمیمات میلیاردی

در حالی که مسئولان وزارت نیرو و برخی رسانه‌ها بر کمبود منابع آبی و خشکسالی تأکید دارند، کارشناسان و تحلیلگران حوزه آب، روایت متفاوتی از این بحران ارائه می‌دهند. آن‌ها معتقدند که مشکل اصلی، نه صرفاً کاهش بارندگی، بلکه سیاست‌های نادرست مدیریت آب، هدررفت گسترده در شبکه توزیع و تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی است.

یکی از نکات مهمی که در این خصوص مطرح می‌شود، این است که اصولاً مخازن سدها لزوماً نباید همیشه پر باشند. در حال حاضر، ظرفیت سدهای کشور به حدود ۸۰ میلیارد مترمکعب رسیده، در حالی که میزان کل بارندگی سالانه ایران حتی از این رقم کمتر است. بنابراین، حتی در سال‌های ترسالی نیز بخشی از این سدها خالی خواهد ماند. با این حال، برخی گزارش‌ها و تبلیغات رسانه‌ای، خالی بودن مخازن سدها را بحرانی جلوه می‌دهند، در حالی که این موضوع تا حد زیادی طبیعی است.

پشت پرده بحران آب تهران
حجت میان‌آبادی، پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری آب، در تحلیلی به ماجرای سد کرج پرداخته و به نکاتی مهم اشاره کرده است. او تأکید می‌کند که کلیپ‌های منتشرشده از کاهش شدید آب این سد، به‌طور هدفمند بحران آب را به صدر اخبار برد و در نهایت منجر به تصویب پروژه‌هایی به ارزش ۵ هزار میلیارد تومان شد. اما آیا واقعاً شرایط آبی نسبت به سال‌های گذشته به شکل قابل‌توجهی بدتر شده است؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که میزان بارندگی در استان البرز نسبت به سال گذشته تنها ۰.۴ درصد کاهش یافته است و سدهای تأمین‌کننده آب تهران نیز وضعیت بهتری نسبت به سال قبل دارند. علاوه بر این، داده‌های ۵۲ ساله نشان می‌دهد که معمولاً در زمستان، میزان ذخیره آب پشت سد کرج به حداقل می‌رسد و افزایش ذخایر آبی این سد معمولاً در بهار و همزمان با ذوب شدن برف‌ها اتفاق می‌افتد.

سوءمدیریت یا بحران واقعی؟
در کنار تغییرات اقلیمی و کم‌بارشی سال‌های اخیر، سیاست‌های نادرست نیز نقش مهمی در وضعیت کنونی دارد. به‌جای تمرکز بر اصلاح شبکه توزیع و کاهش هدررفت آب، شاهد تعریف پروژه‌های جدید، عمدتاً با رویکرد امنیتی‌سازی بحران آب، هستیم که در نهایت منجر به حیف‌ومیل منابع مالی و ایجاد مسائل جدید خواهند شد.

برخی کارشناسان معتقدند که این بحران، دستاویزی برای تصویب پروژه‌هایی است که عمدتاً سود سرشاری برای پیمانکاران و شرکت‌های مهندسی دارد. به گفته میان‌آبادی، واگذاری سیاست‌گذاری آبی کشور به شرکت‌های دارای تعارض منافع، تهدیدی جدی برای امنیت آبی ایران خواهد بود.

واقعیت بحران آب در ایران، فراتر از کاهش بارندگی است. آنچه امروز به‌عنوان بحران آب در تهران و سایر شهرها مطرح می‌شود، در کنار شرایط اقلیمی، نتیجه مدیریت ناکارآمد، سیاست‌گذاری‌های اشتباه و استفاده ابزاری از افکار عمومی برای اجرای پروژه‌های پرسود است. به‌جای آنکه نگاه علمی و منطقی به موضوع داشته باشیم، با سیاست‌های مقطعی و پرهزینه، تنها بر عمق این بحران افزوده‌ایم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha